مهارتهای زندگی
محمدفایق مجیدی
کارشناس مسؤول آموزش راهنمایی استان کردستان
سازمان بهداشت جهانی مهارتهای زندگی را با عناوین دهگانه زیر مشخص کرده است.
1- مهارتهای خودآگاهی 2- مهارت همدلی 3- مهارت روابط بین فردی 4- مهارت ارتباط مؤثر 5- مهارت مقابله با استرس 6- مهارت مدیریت بر هیجانها 7- مهارت حل مسأله 8- مهارت تصمیمگیری 9- مهارت تفکر و اخلاق 10-مهارت تفکر نقاد.
نگاهی عمیق به دستپروردههای آموزش و پرورش دو دهه گذشته و حتی دهه اخیر، ما را با این واقعیت روبهرو خواهد ساخت که مهارتهای دهگانه زندگی در این دیار کمتر آموزش داده شدهاند. نظام آموزشی متمرکز و کتابمحور موجب گردیده است کعبه آمال اولیای دانشآموزان و معلمان و شاگردان بر گرد کتاب و نمره و 20 و در نهایت گرفتن مدرک و گذشتن از سد کنکور بگردد. گمان میکنم اگر معلمین ما علاوه بر آشنایی با فنون نوین تدریس این ده مهارت را سرلوحه کار خویش قرار دهند. میتوانند در آیندهای نهچندان دور گره از کار ناگشوده جامعه بگشایند. ما شرقیان که داعیه ظهور بزرگترین تمدنهای انسانساز را داریم اکنون چه شده است که چشم به غرب دوختهایم تا با قوانین زمینیشان سعادت را برای ما به ارمغان بیاورند. آموزش رسمی مدارس ما علیرغم گستردگیاش و همهگیر بودنش هنوز خالی از کیفیت است. دستگاه عریض و طویل آموزشی و پرورش هنوز در آموزش مهارتهای زندگی گامهای اولیه را برمیدارد و برگزاری دورههای کوتاهمدت ضمن خدمت و گنجانده چند ساعات در برنامه درسی نشان از حرکت کند آموزش و پرورش به این سوی دارد. در مدارس تا حدودی بر مهارت خودآگاهی کار میشود و کمی هم بر روی تفکر خلاق، اما دیگر مهارتها به کلی فراموش شدهاند. نشانهای این فراموشی را میتوان در صفحه حوادث روزنامهها و یا در راهرو دادگاهها و یا در زندگیهای از هم پاشیده و یا زندگیهایی زن و شوهرهایی که زیر یک سقفاند اما طلاق عاطفی گرفتهاند جستجو کرد. دقت در نسل آموزشدیده مدارس دهه قبل به روشنی نشان میدهد این نسل از مدرسه و خانواده مهارتهای همدلی روابط بین فردی ارتباط مؤثر مقابله با استرس را یاد نگرفتهاند و اگر در این زمینه مهارتی اندک یافتهاند از خانواده آن را به ارث بردهاند. مهارت مدیریت بر هیجانها حل مسأله تصمیمگیری و تفکر نقاد که نیاز به آموزش بیشتر دارد نیز تا حد زیادی به دست فراموشی سپرده شدهاند.
آموزش و پرورش بسیاری از زیانهای جامعه را میتواند پیشگیری کند در این رابطه رسول بداتی مینویسد «... اما از سوی دیگر آموزش و پرورش پیشرفته و علمی بسیاری از زیانهای قضای مالی و جانی و فرهنگی و... یک کشور را با کمترین هزینه پیشگیری خواهد کرد. آتشی که در یک منزل یا یک خرمن برافروخنه شده است در آغاز یک جرقه کوچک بوده است.»
ختم سخن اینکه ما باید هرچه زودتر از نقطهای شروع کنیم و چه مکانی بهتر از مدرسه و چه زمانی بهتر از امروز. زمانی که شما درس میخواندی آیا کسی را به یاد دارید روی آموزش این مهارتها کار کرده باشد؟ برای آموزش مهارت زندگی از کجا باید شروع کنیم؟
شما در مورد این متن و پیامش چه نظری دارید؟ اگر نظری داشتید به این شماره پیامک بفرستید: 09188784626
برگرفته از کتاب به آموزش بدبین نیستم